کد مطلب:43606
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
چگونه مي توان مراحل عرفان را گذراند و حجاب ها را از جلوي ديدگان كنار زد و ملكوت آسمان ها و زمين را ديد؟
مراد از عرفان هم عرفان علمي و نظري است و هم عرفان عملي .عرفان نظري مقدمه و زمينه ساز عرفان عملي است . ابتدا بايد عرفان نظري را يادگرفت تا بتوان به عرفان عملي دست يازيد. عرفان نظري به يك معنا همان علم اخلاق است و سير و سلوك براي كساني كه مي خواهند وارد عرفان شوند, بايدابتدا با علم اخلاق آشنا شوند. تذكر اين نكته لازم است كه عرفان به مفهوم علم اخلاق و يا منازل سير و سلوك مي تواند ملازم و همراه با عرفان عملي (اخلاق عملي ) باشد. براي آشنا شدن با تئوري هاي اخلاقي بايد نفس و روح و غرايز انسان را شناخت و راه شناخت , خواندن كتاب هاي اخلاقي يا گوش كردن به درس هاي اخلاق علماي بزرگ يا نشستن پاي درس اخلاق است . در علم اخلاق مي آموزيم كه انجام چه كارهايي خوب يا بد است , تا خوب ها را انجام دهيم و بدها را ترك كنيم به تعبير ديگر: اول خود را از رذايل اخلاقي تخليه كنيم و بعد تجليه (زنگارزدايي ) كنيم و بعد تحليه (آرايش ) كنيم .
يك مثال ساده , يك شاخهء آهن يا درِ آهني كه زنگ زده و كثيف شده است , اول گِل ها و گچ ها را از آن پاك مي كنيم و بعد با سمباده آن را جلا مي دهيم و بعد روي آن رنگ مي زنيم . يك مثال ديگر: مي خواهيم در باغچه اي گُل بكاريم . ابتدا خاك رازيرورو مي كنيم و تيغ ها و سنگ ها را بر مي داريم , بعد خاك را صاف و هموارمي كنيم و سپس گُل رامي كاريم . اگر اين مراحل را در نفس انساني انجام داديم ,مي توانيم بگوييم يك انسان كامل شده ايم . مسلّماً هر انسان داراي اخلاق ناجور وناپسند مانند تكبر و خودخواهي و حسادت و... است . ابتدا بايد با آموختن علم اخلاق آن ها را از نفس بزدايد و دل را جلا دهد و آمادهء كِشت فضائل اخلاقي نمايد.تواضع در مقابل خدا و دستورهاي او و پيامبران در برابر بندگان خدا و خير خواهي براي ديگران مانند پدر و مادر و برادر و خواهر و همسايه ها و مؤمنان را بر خودترجيح دادن , مقدمات كار است . آن وقت دل انسان در سايهء اخلاق خوب و عبادت پروردگار, به مراحلي از يقين مي رسد كه عاشق خدا مي شود.
اين انسان حاصر نيست ظلمي به كسي بكند و خود را به خاطر ديگران به زحمت مي اندازد. او شخصيت ديگران را تخريب نمي كند, تا آقا شود و قضاوت بي جا و حقّ كشي نمي كند و به جان و مال و ناموس مردم احترام مي گذارد. به خواست خدا و مردم احترام مي گذارد و دستور خدا را خوب انجام مي دهد. البته انجام اين كارها شايد مدّت ها طول بكشد. عالِمي را ديدند كه خوشحال بود, به او گفتند: چه خبر شده است ؟ گفت : امروز بعد از سي سال مبارزهء با نفس فهميدم حسود نيستم !
انساني كه مي خواهد در اين وادي قدم بگذارد, بايد چند چيز را مراعات كند:
1 نفسش را رها نسازد; به اين معنا كه همه اش به فكر بهترين غذاها و گردش هاو خانه ها ماشين ها و... نباشد. اگر انسان خودش را اسير نفسش كرد, ديگر حريف آن نمي شود. بنابراين گاهي روزه بگيرد; كم بخورد, به همه جا نگاه نكند; با همه كس بيش از اندازه رفيق نشود و با دنيا پرستان و عيّاشان در حدّ سلام و عليك و احوال پرسي برخورد كند.
2 به دستورهاي شرعي مخصوصاً به نماز بسيار اهميت بدهد و حتماً مناجات با پروردگار داشته باشد.
3 به اساتيد و معلمان و پدر و مادر و خويشان مخصوصاً به معلمان بشر(پيامبران و ائمه ) خيلي احترام بگذارد, آنان حقّ بزرگي به گردن انسان دارند. درجلسات روضهء حضرت اباعبدالله الحسين و ساير ائمه شركت كند.
4 محاسبهء اعمال خوب و بد خود بنمايد و اگر بد كرده , گريه و توبه كند و اگرخوب كرده , شكر گزار خدا باشد.(1)
(پـاورقي 1.با استفاده از سير و سلوك و اخلاق عملي و جامع السعادات .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.